برای کسانی که پر شدن جیب شان در گرو سوراخ کردن جیب مردم نیست

ساخت وبلاگ

تقدیم به کسانی که پر شدن جیب شان در گرو سوراخ کردن جیب مردم است

مقاله ای خودمانی برای همایش های کارآفرینی، روانشناسان و ...

این داستان هنوز به مرحله بحرانی نرسیده است. اما روزی به این مرحله خواهد رسید.

برای سلسله جلسات روانشناسی که پول می دهیم، تا بتوانیم حرف بزنیم. بعد هم روانشناسی که تا به حال ما را ندیده و اصلاً هم نمی داند مولفه های مهم جهان نگرشِ زندگی ما چیست، چند نسخه ای می پیچد و همچون تاس به شانس بستگی دارد که آن رهنمود ها به ما کمک کنند و موثر واقع شوند.

برای کارشناسان کارآفرین که پول می گیرند تا برای ما در یک همایش یا اجتماع، چند جمله انگیزشی لا به لای داستان های آبکی ارائه دهند هم چیزی شبیه این است.

یا کارشناسان تبلیغات که به ما آموزش می دهند چطور بهترین راه های تبلیغات را انجام دهیم تا به موفقیت برسیم و برای چند جمله ای که در چند کتاب هم می توان بیشتر از آنها را آموخت، پول خوبی به جیب می زنند.

و بیچاره آن آدم ساده ای که این افراد را موفق می دانند. این ها بدون تردید، دلال ها و شیادهایی هستند که لباس کار فرهنگی و علمی به تن کرده اند. و این وضع حال آن مردمی است که خودشان خودشان را محکوم به چنین وضعی کرده اند.

آن فرد یا جامعه ای که کتاب نمی خواند، اندیشیدن را به کناری وا نهاده و ترجیح می دهد راه موفقیت را تقلید کند، محکوم به شکست است. آن فرد یا جامعه ای که حاضر است تا چندین برابر پول یک کتاب درست و حسابی را در یک همایش بسیار مضحک و مملو از دروغ و ریاکاری به ازای جزوه ای خلاصه شده از دیگران که به نام یک شیاد منتشر شده، هزینه نماید، نمی توان برایش چشم اندازی متصور شد.

دلالیِ اعتماد به نفس با ارائه راهکارهای مسخره یک روانشناس و هویت بر باد رفته ای که تحت تاثیر داروهای اعتماد به نفس و امثال آنها، همچنان که فرانسیس فوکویاما در کتاب «آینده فراانسانی ما» به خوبی تصویر وحشتناک آن را ترسیم کرده است و دلالی و شیادی گروهی برای انقلاب در کار، تلاش هایی است که عده ای از فضای به هم ریخته وضعیت اشتغال کنونی به نفع خود انجام می دهند.

امروز، عده ای در جامعه، با حضور در چنین پدیده هایی، بر بیماری خودش صحه می گذارد اما به جای رفتن نزد دکتر متخصص، دعانویس های مدرن را انتخاب کرده است. عقلانیت حلقه گم شده این افراد با هزینه های گزافی بدست می آید. آنها تا جیب شیادها را پر نکنند و نفهمند جیبشان از سوی آنها سوراخ شده است، راه عقلانی را طی نخواهند نمود.

شاید روزی برسد که خواندن یک کتاب نه تنها بر اعتماد به نفسمان بیافزاید، بلکه برای زندگی مان راهگشا باشد. اما امیدوارم آن روز دیر نباشد.

آن دلال هایی که با جامه ای مجلل افراد را سرکیسه می کنند، هرگز دوست ندارند عقلانیت در میان مردم جاری شود. این ها همان هایی اند که نه تنها به علم اعتقادی ندارند، بلکه آن را به استهزا گرفته اند. حق دارند، آنها از بی شعوری پول در می آورند.

نمونه های فراوانی که در روزهای نخست رایگان اند و برای لاکچری شدن، پول می گیرند، تا شاید حرفه ای تر به نظر برسند. در مقاله های آتی بیشتر به این پدیده ها اشاره خواهم کرد.

رضا رضایی (مصدق)

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : برای کسانی که دوستشان داریم, نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 203 تاريخ : سه شنبه 19 مرداد 1395 ساعت: 19:35