نظریه قصه‌های عشق ۳

ساخت وبلاگ

تعداد بازدید : ۷۹

عشق بر اساس این موارد ساخته می شود: 

  • ۱- شخصیت فرد
  • ۲- اولین تجربیات زندگی
  • ۳- مشاهده روابط والدین 
  • ۴- کنش های متقابل پدر و مادر و خواهر و برادر و دوستان 
  • ۵- توصیف های فیلم های رمانتیک، تلویزیون و کتاب های مختلف  

استرنبرگ ۲۵ قصه عشق را شناسایی کرده که بعضی از آن ها محبوبیت بیشتری دارند. هر چه هماهنگی بین قصه زوج ها بیشتر باشد یا قصه هایشان مکمل تر باشد، زوج ها رضایت زناشویی بالاتری دارند(استرنبرگ، ۱۹۹۸).

قصه‌های عشق

قصه های عشق در ۵ طبقه :

  • ۱- قصه های نامتقارن: عدم تقارن یا رفتار مکمل زوج ها مبنای رابطه صمیمانه است.
  • ۲- قصه های شیئی: زوج یا رابطه آن ها وسیله ای است برای رسیدن به هدفی که خارج از رابطه آن هاست.
  • ۳- قصه های مشارکت: زوج ها با هم برای خلق چیزی، یا انجام کاری یا حفظ چیزی کار می کنند.
  • ۴- قصه های روایی: سمت و سوی رابطه بر اساس متن یا دستورالعملی که بیرون از رابطه قرار دارد نشان داده می شود.
  • ۵- قصه های گونه: بر روال یا شیوه حضور در رابطه تأکید می شود نه بر اهداف رابطه یا اصول زیربنایی آن.

قصه های نامتقارن :  

  • ۱- معلم-شاگرد
  • ۲- ایثار
  • ۳- حکومت
  • ۴- پلیسی
  • ۵- زشت نگاری
  • ۶- وحشت

در قصه معلم – شاگرد، یکی از زوج ها از نقش آموزگار لذت می برد و یکی از نقش شاگرد (رئیس – مرئوس) 

تشخیص قصه معلم- شاگرد

معلم:

  • من در روابط صمیمانه خود را در نقش یک معلم می بینم.
  • دوست دارم در روابط نزدیک با طرفم خودم را معلمی ببینم که چیزهای زیادی به او می آموزد.

شاگرد:

  • در روابط نزدیک دوست دارم از طرف مقابلم چیزهای زیادی یاد بگیرم.
  • در روابط نزدیک خودم را در نقش شاگرد می بینم.

در قصه ایثار (فداکاری) یک نفر با کمال میل کوتاه می آید و طرف مقابل از این کوتاه آمدن سود می برد. 

تشخیص قصه ایثار

  • اغلب از اینکه برای جفتم فداکاری کنم لذت می برم.
  • اغلب برای برآوردن نیازهای جفتم از آسایش خود دست می کشم.
  • معتقدم رابطه صمیمانه، عشق تنها نیست، فداکاری در راه عشق نیز هست.

در قصه حکومت ۳ حالت وجود دارد:

  • سلطه گر – سلطه پذیر
  • شریک در قدرت
  • آنارشیست

۱- در روابط سلطه گر – سلطه پذیر، یکی از طرفین همه تصمیم ها را می گیرد و نحوه تحقق تصمیم ها را مشخص می کند و مشخص می کند که این تصمیم ها کی و کجا و توسط کی تحقق پیدا کند.

۲- در روابطی که بر توزیع مساوی قدرت تأکید می کنند، زن و شوهر هر دو در تصمیم گیری ها مسئولند و هر کدام از آن ها می تواند در بعضی از موارد تصمیم گیرنده اصلی یا انحصاری باشد.

۳- در وضعیت آنارشیستی، هیچ کدام از طرفین مسئولیت حل مشکلات یا تصمیم گیری ها را به عهده نمی گیرد و هر کدام امیدوارند که دیگری مسئولیت را به عهده بگیرد. 

تشخیص قصه حکومت

  • به نظرم از همان اول باید به طرفم بفهمانم که چه کسی رئیس است.
  • معتقدم روابط شبیه حکومت است؛ یک نفر باید مسئول همه تصمیم گیری ها باشد، و من ترجیح می دهم طرفم تصمیم گیرنده باشد. 
  • معتقدم در همه روابط نزدیک مهم این است که زوج ها از همان اول یاد بگیرند که تصمیم گیری های مهم را با هم انجام دهند. 

در قصه پلیسی یک نفر طرف مقابل را مدام زیر نظر دارد و او را در چارچوبی که خودش می خواهد قرار می دهد. 

تشخیص قصه پلیسی

  • در روابط صمیمانه لازم است مدام مواظب جفت خود باشید.
  • معتقدم جنبه احتیاط را رها کردن و اعتماد کامل کردن به جفت کار ابلهانه ای است.
  • اگر به طرفم خبر ندهم دقیقاً کجا بوده ام شدیداً آشفته می شود .
  • در طول روز همسرم چندبار زنگ می زند و می پرسد در آن لحظه خاص دقیقاً چه کار می کنم.

در قصه زشت نگاری (پورنوگرافی): یکی از طرفین، طرف مقابل را خوار و بی ارزش می کند (سادیسم-مازوخیسم / فاعل و مفعول). 

در این روابط یکی از طرفین عشق را به عنوان تحقیر می بیند و بدون تحقیر کردن طرف مقابل نمی تواند او را دوست داشته باشد. یا طرف مقابل خودش دوست دارد تحقیر بشود. 

در قصه وحشت یک فرد شکنجه گر و فرد دیگر قربانی بی حرمتی و تحقیر است. 

تشخیص قصه وحشت 

شکنجه گر

  • گاهی کارهایی می کنم که باعث هراس طرفم می شود، چون واقعاً فکر می کنم در رابطه خوب است که یکی از طرفین از دیگری بترسد.

قربانی 

  • همیشه با کسانی رابطه برقرار می کنم که درست شبیه قهرمانان قصه های وحشت باشند.

قصه های شیئی :

۱- شخص به عنوان شیء :  ۱-علمی – تخیلی، ۲- مجموعه (کلکسیون)، ۳- هنر

۲- رابطه به عنوان شیء :  ۱- خانه و خانواده، ۲- بهبودی، ۳- دین، ۴- بازی

در قصه هایی که در آن شخص به عنوان شیء دیده می شود، شخص نقش شیئی را برای فرد ایفا می کند.

در قصه علمی – تخیلی، شخص بر اساس رفتار یا شخصیت عجیب و غریبش ارزیابی می شود.

تشخیص قصه علمی – تخیلی

  • گاهی رفتار جفت من چنان عجیب و غریب و غیرقابل پیش بینی می شود که به خودم می گویم نکند از سیاره دیگری آمده باشد.
  • گاهی دلیل اعمال و کارهای جفتم فراتر از قوه ادراک من است: انگار از شخصیت های قصه علمی – تخیلی است. 

در قصه کلکسیون، جفت در مقام جزئی از یک مجموعه بزرگتر ارزش گذاری می شود. 

تشخیص قصه مجموعه (کلکسیون) 

  • گاهی دوست دارم ببینم به طور بالقوه با چند نفر  می توانم در آن واحد بیرون بروم.
  • معتقدم عشق مثل کلکسیون سکه است: هرچه تنوع بیشتر باشد، کلکسیون هیجان انگیزتر می شود.
  • از اینکه همزمان چند جفت صمیمی متنوع داشته باشم لذت می برم؛ هر کدام از آن ها جای خاصی در زندگی من دارند.

در قصه هنر ظاهر جسمانی جفت ارزش دارد و فرد جفت خودش را به چشم یک اثر هنری می بیند. 

تشخیص قصه هنر 

  • تصور آن را هم نمی توانم بکنم که با فردی وارد رابطه دائمی و تعهد آفرین شوم که از نظر جسمانی زیبا نباشد.
  • زیبایی ظاهری غیرمعمول جفت برای من بسیار مهم است

در قصه خانه، رابطه وسیله ای است برای رسیدن به یک محیط خانوادگی باثبات، راحت و جذاب.  

تشخیص قصه خانه و خانواده 

  • حس می کنم انگار خانه ای که با هم از آن نگهداری می کنیم بخش مهمی از رابطه ماست.
  • گاهی می بینم که تصور ادامه رابطه بدون این خانه که سرپناه ماست، خیلی سخت است.  

در قصه بهبودی، رابطه وسیله ای است برای بهبود پیداکردن از نوعی آسیب 

تشخیص قصه بهبودی 

  • به کسی نیاز دارم که به من کمک کند از گذشته دردناک خود رها شوم
  • زندگی من در حال فروپاشی است و معتقدم برقراری رابطه با کسی می تواند مرا از این وضع نجات بدهد.
  • لذت می برم وارد رابطه ای شوم که طرفم برای فایق آمدن بر مشکلی به یاری من نیاز دارد.

در قصه دین، رابطه عاملی است که به کمک آن یکی از دو زوج یا هر دو به خدا نزدیک شوند.

در قصه دین، یا عشق در خدمت کارکرد دین است یا دین بخش لازم و سازنده ی عشق است.

تشخیص قصه دین 

  • این تصور برایم ممکن نیست که با کسی رابطه برقرار کنم که در معتقدات دینی با من همسو نیست.
  • تنها در زمینه وسیع تر دلبستگی من به خداست که دلبستگی من به جفتم معنا پیدا می کند.

در قصه بازی به رابطه به عنوان یک بازی نگاه می کنند که در آن برای برنده شدن تلاش می کنند یعنی رابطه را از زاویه برد و باخت نگاه می کنند. 

استرنبرگ

تشخیص قصه بازی 

  • معتقدم جفت های یک رابطه، دو طرف بازی هستند؛ هدف هر طرف این است که باخت خودش را به حداقل برساند و برد خودش را به حداکثر
  • وقتی با کسی رابطه دارم، همیشه به این فکر می کنم که چه کسی دارد می برد و چه کسی دارد می بازد.

در قصه های مشارکت زوج ها برای خلق چیزی یا انجام کاری یا حفظ چیزی با هم همکاری می کنند و در ضمن این همکاری عشق هم تکامل پیدا می کند.

۵ قصه مشارکت وجود دارد:

  • ۱- سفر
  • ۲- بافندگی و دوزندگی
  • ۳- باغ
  • ۴- تجارت
  • ۵- اعتیاد

در قصه سفر، عشق مثل یک سفر است که دو نفر با هم به این سفر می روند. و زوج ها برای انتخاب مقصد مشترک و رسیدن به آن با هم کار می کنند. با هم رشد می کنند. 

تشخیص قصه سفر 

  • معتقدم در یک رابطه خوب زوج ها با هم رشد می کنند.
  • معتقدم شروع یک رابطه شبیه شروع یک سفر تازه است که هم نوید هیجان می دهد هم نوید چالش
  • معتقدم تحول و کشف، کلید موفقیت رابطه من و جفتم است.

در قصه بافندگی و دوزندگی عشق به این معنی است که هر دو زوج با هم رابطه را می سازند. دقیقاً شبیه به بافتن یک لباس. 

تشخیص قصه بافندگی و دوزندگی 

  • معتقدم که انتخاب جفت شبیه این است که بخواهید برای خودتان پلیور ببافید، دست خود شماست که بگردید الگویی را پیدا کنید که بیش از همه به شما می آید.
  • می توانم رابطه ام را به هر صورتی که بخواهم در بیاورم
  • به نظر من زندگی عاشقانه انسان همان چیزی است که خودش می سازد.

در قصه باغ، زوج ها به رابطه به عنوان یک باغچه نگاه می کنند که باید مدام به آن رسیدگی کرد.

تشخیص قصه باغ 

  • معتقدم رابطه خوب تنها زمانی به دست می آید که حاضر باشید از سر میل، وقت و نیروی زیادی صرف مراقبت از آن کنید، درست همان مراقبتی که از باغچه می کنید.
  • معتقدم برای آنکه رابطه ای از پستی و بلندی زندگی جان به در برد لازم است مدام به آن برسیم.
  • معتقدم عشق بدون مراقبت و رسیدگی برقرار نمی ماند.

در قصه تجارت، رابطه صمیمانه شبیه به یک کار تجاری اداره می شود.  

تشخیص قصه تجارت 

  • معتقدم یکی از مهم ترین مقوله های یک رابطه نزدیک، پول درآوردن و پول خرج کردن است.
  • معتقدم در یک رابطه رمانتیک نیز درست مثل هر شغلی، هر دو جفت باید وظایف و مسئولیت های خود را در چهارچوب «شرح وظایف» انجام دهند.
  • هر وقت به فکر برقرار کردن رابطه با کسی می افتم، همیشه مسایل مالی آن رابطه را در نظر می گیرم.

در قصه اعتیاد فرد به جفت خود معتاد می شود و بدون او توانایی ادامه زندگی را ندارد.  

تشخیص قصه اعتیاد 

  • زندگی بدون حضور جفتم برایم متصور نیست.
  • برای من، نیاز به حضور جفتم مثل نیاز به هوا برای تنفس است.
  • اگر جفتم بخواهد ترکم کند، همه زندگیم به کلی تهی می شود.

قصه های روایی (خیال، تاریخ، علم، آشپزی)

قصه خیال: این متن افسانه پریان است که در آن شهزاده ای، شهزاده خانمی را نجات می دهد یا به نحوی وارد زندگی او می شود و بعد از آن به خوبی و خوشی زندگی می کنند. 

تشخیص قصه خیال 

  • واقعاً معتقدم که کسی پیدا می شود که کاملاً متناسب من باشد.
  • به نظر من مردم حق دارند به انتظار کسی بمانند که امید خواب هایشان بوده است.
  • به نظر من افسانه های پریان برای بعضی از مردم هر روز به واقعیت می پیوندد؛ و دلیل ندارد برای من هم محقق نشود.

در قصه تاریخ افراد بر اساس یک متن تاریخی پیش می روند که راه آینده را نشان می دهد. 

تشخیص قصه تاریخ 

  • معتقدم برای شناخت آینده یک رابطه، باید به گذشته آن نگاه کرد.
  • دوست دارم از رویدادهای مهم در گذشته روابطمان حرف بزنیم، زیرا تصور می کنم گذشته ما بخش مهمی از ماست. 
  • برای من خیلی مهم است که اشیاء یا عکس هایی را نگه دارم که یادآور لحظات خاصی هستند که با طرف مقابلم گذرانده ام.

در قصه علم فرد معتقد است که می توانیم عشق را از طریق تجزیه و تحلیل و تشریح بشناسیم. 

تشخیص قصه علم 

  • معتقدم برای شناخت رابطه عاشقانه، لازم آن را از بعد علمی بررسی کنید
  • معتقدم با تشریح و تجزیه و تحلیل عقلایی، می توان رابطه ای را بهینه سازی کرد.
  • معتقدم اگر افراد از بعد منطقی به مشکلات روابط خودشان نگاه کنند نه از بعد عاطفی، در روابط خود موفق تر می شوند.

در قصه آشپزی: دستورالعملی وجود دارد که شامل همه مواد لازم برای به وجود آمدن یک رابطه موفق است 

تشخیص قصه آشپزی 

  • معتقدم در برخورد با روابط نزدیک، راه درست و راه غلط وجود دارد، تنها زمانی موفق می شویم که راه درست را بشناسیم.
  • معتقدم برای برقراری رابطه خوب، لازم است همه گام های ضروری را تک تک طی کنیم.
  • معتقدم موفقیت در رابطه صمیمانه شبیه موفقیت در کار آشپزی است؛ به کار بردن بیش از حد زیاد یا بیش از حد کم موارد مورد لزوم ممکن است فاجعه به بار بیاورد.

در قصه های گونه شیوه حضور فرد در یک رابطه، کلید حفظ آن رابطه است. نه اهداف رابطه.

این نوع قصه ها هم ۴ نوع اند:

  • قصه جنگ
  • تئاتر
  • طنز
  • معما

در قصه جنگ، رابطه بر اساس یک جنگ بی پایان پیش می رود و برنده و بازنده هم ندارد، و بقای رابطه به این جنگ بی پایان وابسته است. 

تشخیص قصه جنگ 

  • به نظر من رابطه ای که جفت های درگیر در آن گهگاه با هم دعوا نکنند، رابطه مرده ای است.
  • به نظر من دعواهای مکرر مقوله های متعارض را از عمق به سطح می آورد و به رابطه سلامت می بخشد.
  • عملاً از دعوا با جفتم لذت می برم.

در قصه تئاتر یکی از طرفین مدام در حال نقش بازی کردن است و همه چیز بر اساس یک سناریو پیش می رود

تشخیص قصه تئاتر

بازیگر

  • به نظر من روابطم شبیه نمایشنامه اند؛ بعضی از آن ها کمدی و بعضی درام اند.
  • اغلب می بینم دارم نقش بازی می کنم، درست مثل نمایشنامه.

تماشاچی

  • اغلب می بینم جذب جفت هایی شده ام که توانایی اجرای نقش های مختلف را دارند، مثل بازیگران یک نمایشنامه
  • از جفت هایی خوشم می آید که می توانند در لحظات مختلف، نقش های مختلفی را اجرا کنند.

در قصه طنز هر دو زوج سعی می کنند در رابطه شان چیزی را زیاد جدی نگیرند.

تشخیص قصه طنز

کمدین

  • وقتی جفتم از دستم ناراحت شده باشد، اغلب دست به شوخی و بازی می زنم دلیل اصلی من این است که به نظرم وقتی به موقعیت سختی برمی خوریم، توانایی خندیدن به خود، درمان بخش است.
  • هر وقت با نظر جفتم موافق نباشم، اغلب سعی می کنم آن را به شوخی برگزار کنم.

تماشاچی

  • جفتی را دوست دارم که هر وقت با موقعیت سختی در رابطه مان مواجه شدیم، مرا بخنداند.
  • جفتی را دوست دارم که بتواند به بعد خنده دار تعارض هایمان فکر کند.

در قصه معما یکی از دو زوج در هاله ای از رمز و راز فرو رفته و اسرار زیادی دارد

تشخیص قصه معما

کارآگاه

  • اغلب جذب کسانی می شوم که در هاله ای از رمز و راز فرو رفته اند
  • دوست دارم شناخت جفتم کمی مشکل باشد
  • جفت های مرموز که اسرار پنهان دارند برایم کاملاً جذاب اند

چهره معمایی

  • به نظرم لازم نیست جفتم همه چیز را در مورد من بداند.
  • دوست دارم روابط نزدیکم را در هاله ای از رموز و راز فرو برم
  • اسرار زیادی را از جفتم پنهان می کنم و از این کار خوشم می آید

منبع :

استرنبرگ، رابرت جی. (۱۳۸۲). قصه عشق، نگاهی تازه به روابط مرد و زن. ترجمه علی اصغر بهرامی. تهران: جوانه رشد.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

  • عالی ()

  • متوسط ()

  • بی فایده ()

  • خوب ()

مطالب مرتبط :

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 125 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 15:54