آیا کودکان در استثمار جامعه هستند یا جامعه در استثمار کودکان قرار گرفته؟

ساخت وبلاگ
آیا کودکان در استثمار جامعه هستند یا جامعه در استثمار کودکان قرار گرفته

آموزش شهروند خوب بودن به کودکان نیازمند یک برنامه ریزی است, آن هم برنامه ریزی برای آموزش مهارت های گوناگون زندگی به آنان این نوع آموزش بستری را ایجاد می کند که کودکان در آن با وظایف خود و حقوق خود آشنا شوند و به خوبی درک کنند که مشارکت مدنی یا همان سازگاری اجتماعی را خود انسان ها پدید می آورند

خالق اثر جاویدان امیل، بنیان گذار قرارداد اجتماعی، ژان ژاک روسو؛ روحت شاد باد. وی آغاز یادگیری کودکان را نه در سنین ابتدایی، نه در دوره پیش دبستان، بلکه از آغاز کودکی می دانست. آموزش دوران نخست کودکی موجب ایجاد و تثبیت جنبه هایی از رشد در کودکان می شود که یکی از این جنبه ها توجه به سازگاری اجتماعی و رشد عاطفی در کودکان است. اگر این سخن روان شناسان را بپذیریم که شخصیت اصلی کودکان در چهار سال اول زندگی شان شکل می گیرد، بنابراین زمان انعقاد این سازگاری و ارتباط مناسب و بهنجار کودک با اجتماع نیز در همین زمان شکل می گیرد. تعلیم و تربیت والدین در این برهه به کودک کمک می کند که با محیط اطراف خود دوست باشد، ارزش ها و هنجارهای جامعه خود را بشناسد و بداند که جامعه ایمن ساخته نمی شود، مگر آنکه خانواده هایی ایمن در دل آن زندگی کنند و کودک ایرانی به خوبی می آموزد که در جامعه اش چگونه باشد و چطور حقوق شهروندی را رعایت کند. او به خوبی می داند که روزی که بزرگ شد، در محیط کارش چطور دوسوم زمان اداری را به رتق وفتق مسائل شخصی و بررسی گوشی همراهش بپردازد؛ به خوبی می داند که چگونه برای حل مشکلاتش با پول از دیگران کمک بگیرد و مشکلش را حل کند. او به خوبی آموخته است که از کودکی حق خود را از همه بگیرد و هنگام استفاده از قطار درون شهری پای همه را لگد کند و برای خودش، عروسکش، کیفش و مادرش جا بگیرد و بدون پلک زدن در چشم پیرزن ها و پیرمردها خیره شود و به خودش ببالد، آری اینها مفهوم سازگاری اجتماعی را القا می کند و کودکان ما به خوبی از دوران نخست کودکی با این موارد آشنا می شوند. آنها می دانند که هرکجا دلشان بخواهد می توانند آب دهن بیندازند و برای رفع حاجت نیازی به استفاده از سرویس بهداشتی ندارند، فضای سبز اتوبان ها، پشت درخت ها و لب جوی ها را مکان مناسبی برای این کار می دانند، چراکه از اوان کودکی با این موارد عجین شده اند. شهروند دموکرات شدن کودک ما مستلزم پرورش آنان در محیطی شایسته پرور است. چنین محیطی ساخته نمی شود، مگر با حضور پدر و مادری که برای کودکشان وقت صرف کنند؛ پدر و مادری که می گویند، می شنوند و رفتار شایسته از خود بروز می دهند و به خوبی می دانند که دختر خوب و پسر خوب زمانی معنای حقیقی می یابد که مادر خوب و پدر خوب وجود داشته باشد؛ پدر و مادری که بدانند کودکان از رفتار افراد شاخص زندگی شان همانند سازی می کنند. آموزش شهروند خوب بودن به کودکان نیازمند یک برنامه ریزی است، آن هم برنامه ریزی برای آموزش مهارت های گوناگون زندگی به آنان؛ این نوع آموزش بستری را ایجاد می کند که کودکان در آن با وظایف خود و حقوق خود آشنا شوند و به خوبی درک کنند که مشارکت مدنی یا همان سازگاری اجتماعی را خود انسان ها پدید می آورند. آموزش شهروندی به کودکان با باید ها و نبایدها یا بکن ها و نکن ها میسر نمی شود، بلکه این واقعیت اجتماعی که از شاخص های اصلی دموکراسی در جامعه به شمار می آید، از طریق رفتار شایسته والدین به خوبی به کودکان انتقال می یابد.

مبینا غربا.پژوهشگر مؤسسه مطالعات کودکی

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 148 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1396 ساعت: 19:15