آسیب ها و فرصت های زنان در اجتماع!

ساخت وبلاگ
آسیب ها و فرصت های زنان در اجتماع

بی شک مشارکت سیاسی زنان در خلأ روی نمی دهد پیش نیاز مشارکت سیاسی آموزش و آگاهی و از این مهم تر اعتماد مردم است تمرین در زمینه مشارکت اجتماعی از طریق کار داوطلبانه در نهاد های مدنی می تواند زمینه ساز مشارکت آگاهانه سیاسی زنان شود در عین حال از آنجا که امر سیاسی بر اغلب مسائل احاطه دارد از این رو برخی رفتارها و کارها می تواند در حوزه سیاسی بازتاب داشته باشد زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور نباید از مدیریت کشور کنار گذاشته شوند کنار گذاشتن زنان از مدیریت عالی کشور می تواند مشکلات متعددی را ایجاد کند و در عین حال زنان با طرح مسائل حوزه زنان از قبیل برابری حقوق زنان و نفی تبعیض ها در ادارات و آموزشگاه ها و صد البته با پیگیری های مداراگرانه و مسالمت آمیز بر تحقق مطالبات خود در توسعه پایدار نقش ایفا خواهند کرد زنان به عنوان رکن مهم خانواده از توجه و اهمیت خاصی درجامعه برخوردار هستند و مسایل مربوط به آنان با وسواس بیشتری دنبال می شود و زنان با پیگیری های مداراگرانه و مسالمت آمیز بر تحقق مطالبات خود در توسعه پایدار نقش ایفا خواهند کرد در ادامه بیشتر بخوانید

بررسی حضور زنان در همه سطوح جامعه

حضور زنان در جامعه همواره به عنوان دغدغه ای جدی مطرح بوده است؛ چه برای بانوان به عنوان افرادی که می خواهند حضور موثر خود را به اثبات برسانند و چه برای اشخاصی که به نوعی حریم زن را با این حضور گسترده مخدوش تصور می کنند و این حضور جدی را به صلاح نمی بینند.

«امید حضور بانوان در ورزشگاه ها بر باد رفت»

شنبه خبری مبنی بر امکان خرید بلیت برای حضور بانوان در مسابقات سعود جام جهانی منتشر شد . شور و هیجان زیادی در بین بانوان شکل گرفت و تعداد زیادی بلیت برای حضور در مسابقه تیم ملی بین ایران و سوریه خریداری شد، اما هنوز چند ساعتی از انتشار خبر نگذشته بود که این رویای کوتاه تکذیب شد . اما این ماجرای چندساعته در نهایت موجب شد تا بحث حضور بانوان در ورزشگاه کلید بخورد . بحثی که سالیان سال مطرح می شد و اوج هیجان آن زمان انتخابات بود ؛ درست زمانی که زنان درخواست کردند این حق مورد توجه قرار گیرد . اما حضور بانوان در ورزشگاه صدهزار نفری هنوز تحقق نیافته است . هرچند دیده شد که در مسابقات والیبال چند بار بانوان به طور محدود در ورزشگاه حضور پیدا کردند .

هرچند حضور بانوان در مسابقات والیبال نیز بسیار محدود است اما فراموش نکنید در گذشته این امکان بدون مانع وجود داشت و بعد از یک بازی که بانوان به طور گسترده حضور پیدا کردند این امکان به کلی سلب شد . حذف صورت مساله به قطع کافی نیست و موضوع حضور بانوان در استادیوم ها را باید با نگاهی ریشه ای و فرهنگی به سرانجام رساند .

بی شک مشارکت سیاسی زنان در خلأ روی نمی دهد. پیش نیاز مشارکت سیاسی آموزش و آگاهی و از این مهم تر اعتماد مردم است. تمرین در زمینه مشارکت اجتماعی از طریق کار داوطلبانه در نهاد های مدنی می تواند زمینه ساز مشارکت آگاهانه سیاسی زنان شود. در عین حال از آنجا که امر سیاسی بر اغلب مسائل احاطه دارد از این رو برخی رفتارها و کارها می تواند در حوزه سیاسی بازتاب داشته باشد. زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور نباید از مدیریت کشور کنار گذاشته شوند. کنار گذاشتن زنان از مدیریت عالی کشور می تواند مشکلات متعددی را ایجاد کند و در عین حال زنان با طرح مسائل حوزه زنان از قبیل برابری حقوق زنان و نفی تبعیض ها در ادارات و آموزشگاه ها و صد البته با پیگیری های مداراگرانه و مسالمت آمیز بر تحقق مطالبات خود در توسعه پایدار نقش ایفا خواهند کرد.

پیگیری مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی تصمیم سازی و تصمیم گیری های سیاسی مثل وزارت و صدارت و ریاست جمهوری برآمده از حق زنان در اداره امور سیاسی اجتماعی کشور است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده است. پس از انقلاب مشارکت زنان در همه سطوح سیاسی پذیرفته تلقی می گردید. حق رأی زنان در صدر حقوق سیاسی، حقی به رسمیت شناخته شده و قانونی است که زنان را در جایگاه مساوی با مردان در مقام انتخاب کننده و انتخاب شونده قرار می دهد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز بر اساس شرع حق برابری سیاسی به زنان داده شده و ظاهرا در های دولت به روی زنان باز است اما در عمل اغلب کرسی های کابینه پیشاپیش توسط مردان پر شده است. زنان ایرانی با مبارزه طولانی و دشوار خود قبل از انقلاب و بعد آن موفق شدند در نگرش دولتمردان و سیاستمداران مرد ایرانی نسبت به حقوق و آزادی های سیاسی زنان تغییراتی به نفع برابری جنسیتی زن و مرد ایجاد و آنان را با مطالبات زنان جهت حضور در پست وزارت و ریاست و صدارت با خود همنوا کنند.

«پایان سودای وزارت زنان»

برخی فقها معتقدند که زن نباید وزیر شود. این یک نظریه فقهی است که زن نمی تواند به مفهوم شرعی ولایت داشته باشد و عده ای می گویند ریاست جمهوری و وزارت چون جزیی از آن ولایت است پس زن نمی تواند وزیر و رییس جمهور شود. این نظریه فقهی نظر جدیدی نیست که امروز مطرح شده باشد بلکه نظری است که چند صد سال در عرصه های فقهی روی آن بحث شده مانند بحثی که در خصوص قضاوت زنان مطرح است.

در مقابل هم البته نظر اقلیتی وجود دارد اما نظر مشهور همان است که گفتم. طبیعتا باید در این چارچوب روی آن فکر کرد که کدام یک از این نظرات اعتبار بیشتری دارد و بر اساس آن بخواهیم عمل کنیم. نمی توان به سادگی گفت که این بحث رجل باید به زنان هم تسری پیدا کند. اینها نیازمند استدلال و بحث علمی است و اگر در این بحث علمی به نتیجه برسند خب هیچ مشکلی نیست ولی اگر نرسیدند نباید این را به یک مساله و موضوع سیاسی تبدیل کنیم چون بحث فقهی و علمی است و باید در آن چارچوب عمل شود.

**مشکلات اجتماعی؛ دست اندازهایی بر سر راه جامعه پویا

جامعه ای که می خواهد پویا باشد یا در حال گذار فرهنگی است بی شک با دست اندازها و مانع های زیادی روبرو خواهد بود. در جامعه بیش از 70 میلیون تنی ایران نیز این مشکلات و چالش ها هر روز به گونه ای رخ می نماید و مردم و مسوولان را به ارایه راه حل های مهمی برای کم کردن این آسیب ها وا می دارد.

«بیکاری بزرگ ترین مانع ازدواج است»

پدیده مجرد سالمندی مخاطره و معضل کشور در دهه آینده است. بسیاری از افرادی که ازدواج نکرده اند اولین دلیلشان این است که شغلی ندارند و به این دلیل نمی توانند تشکیل خانواده دهند. بنابراین با توجه به این که در سال اقتصاد مقاومتی (تولید و اشتغال) هستیم رهبر معظم انقلاب هم تاکید جدی بر این مساله دارند و دولت تدبیر و امید در این باره اهتمام جدی دارد، نیازمند رشد اشتغال هستیم تا بتواند یکی از تهدیدهای جدی را رفع کند. باید تلاش کنیم میل به تشکیل خانواده، میل به داشتن فرزند را در افراد مجرد تقویت کنیم. در این زمینه اقدامات چند جانبه ای لازم است تا به عنوان یک پروتکل، هر دستگاه مسئول ایفای وظیفه کند تا پدیده مجرد سالمندی کشور را تهدید نکند.

تقویت مهارت های زندگی و افزایش توانمندی و حمایت های روانی و اجتماعی در سنین پایه یکی از اقدامات در زمینه کاهش طلاق بوده است. آمار نشان می دهد 47 درصد طلاق در پنج سال اول زندگی رخ می دهد و این نشان می دهد هنوز نتوانسته ایم زندگی مشترک را برای زوج های جوان تفهیم کنیم. در استان یزد آموزش های پیش از ازدواج را اجباری کردیم و این کار در سال 97 در 11 استانی که آمار طلاق در آن زیاد است، انجام می شود. در ابتدای بروز اختلاف میان زوجین با توجه به نوع مشکل به وجود آمده برای آنها مشاوران اختصاصی انتخاب می کنیم و کسانی هم که توان مالی نداشته باشند، سازمان بهزیستی حق مشاوره را می پردازد. در طول یک سال از آغاز به کار این سامانه در مشهد 1ر8 درصد کاهش طلاق داشتیم و 30 درصد مراجعه به دادگاه کمتر شده است.

«معضل کودکان بی هویت»

در سال های گذشته، بسیاری ازاتباع بیگانه به صورت غیرمجاز به ایران وارد شدند و برخی از آنان با زنان ایرانی ازدواج های غیرقانونی داشته و صاحب فرزندانی شده اند. بازگشت تعدادی از این اتباع بیگانه به کشورهای خود، همسران ایرانی این افراد در ایران را با کودکان بی سرپرست و فاقد شناسنامه و هرگونه اوراق هویتی روبه رو ساخته که در اصطلاح از آن با عنوان کودکان بی هویت نام برده می شود. در قانون «تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» مصوب 1385 نیز تا رسیدن این کودکان به سن 18 سالگی هیچگونه تدبیر حمایتی برای آنان پیش بینی نشده است. تعیین مهلت برای اتباع بیگانه دارای ورود غیرمجاز برای ثبت نام و گرفتن مدرک لازم برای تبدیل به وضعیت پناهنده یا آواره مجاز، اعطای تابعیت ایرانی به زوج خارجی یا تسهیل در اعطای تابعیت به آنان از جمله راه حل هایی است که می توان مورد استفاده قرار داد، ولی به نظر می رسد راه حل اصلی را باید به قانونگذار واگذار کرد تا با ایجاد تغییراتی در قانون مدنی و حفظ تابعیت ایرانی برای زنان ایرانی در صورت ازدواج با اتباع خارجی و توسعه سیستم خون به مادران ایرانی، مانع از به وجود آمدن کودکان بی هویت شود.

شکل عمده ای که این زنان با آن مواجه هستند رها شدن توسط همسرانشان است که باعث شده با مشکلات متعددی به ویژه مشکلات معیشتی روبرو شوند این در حالی است که اگر اسناد هویتی به کودکان آنها اختصاص یابد بخش عمده ای از مشکلات آنها مرتفع خواهد شد. این کودکان در ایران زندگی می کنند و رفع مشکلات آنها باید از مسوولین مورد توجه قرار گیرد؛ به هیچ وجه برای ما مقبول و مطلوب نیست که برخی در کشور بدون هویت زندگی کنند بنابراین نیاز است طرح های مربوط به این کودکان هرچه سریعتر در دستور کار پیگیری قرار گیرد زیرا هرچه زمان بگذرد مشکلات ناشی از بی هویتی کودکان افزایش می یابد.

«تجاوزهای خاموش»

خبر شوک آور است و از آن تیترهای وحشتناکی دارد که چشم را روی خود بکشاند تا واژه «تجاوز» که حالا دیگر آن قدرها هم خواننده با آن بیگانه نیست، با جولانی تازه، خودی نشان دهد؛ شوک اصلی اما این نیست؛ «دختران کم توان ذهنی» ناباورانه خود را زیر بار تجاوزی می بینند که باورش نه تنها برای یک شهر بلکه برای سرزمینی به وسعت تمامی معیارهای فرهنگی، ارزش های اخلاقی و باورهای دینی، غیرممکن است. سازمان بهزیستی کشور، می گوید «گزارشی از یک تعرض/ دخترانی که خانه های بختشان سیاه است»، آن طورها هم که خبرگزاری مهر، می گوید سیاه نیست و صرفا نمی شود با اتکا به گفتار و نقل قول های شنیده شده اقدام به درج خبر کرد و اصلا معلوم نیست از طرف آدم های معتبر نقل شده باشد یا خیر و این که در هر صورت اگر خبر هم صحت داشته باشد، نباید زحمات شبانه روزی خیل عظیم افراد خدمت رساننده به کم توانان عزیز ذهنی بی سرپرست و بدسرپرست را نادیده گرفت.

دختر 30 ساله ای که به گفته یکی از مددکاران «یک مرکز نگهداری بهزیستی»، از سوی کارمند تاسیساتی مورد تجاوز قرارگرفته، تنها 20 درصد معلولیت دارد. مددکار، این قضیه را به اطلاع مدیر مرکز رسانده، او گفته که دختر را می فرستد یک مرکز دیگر؛ نیروی تاسیساتی قبلا دو دختر دیگر را هم اذیت کرده و آن دو دختر جاهای دیگر منتقل شده اند؛ یک بار هم به یک مددکار تعرض کرده؛ به طور موقتی سر کار نیامده و دوباره برگشته. ممکن است مدیران و حتی مسئولان ذی ربط بگویند که معلول ذهنی درک و دریافتی از تجاوز ندارد و این گفته آدم را یاد قضیه ناظمی می اندازد که سال 93، در یکی از مدرسه های تهران به شش دانش آموزان پسر خود، تجاوز کرده بود و مسئولان، آن موقع گفته بودند که دانش آموز هم خودش خواسته. بعد هم تاسیساتی متجاوز اگر برای خوش آمد کم توان ها این کار را کرده باشد، در مورد مددکار خانم دلیلش چه بوده؟ این جاست که ذهن به سمت یک جانبداری بی دلیل از فرد متجاوز می رود و هزار سوالی که چرا آن ناظم و این تاسیساتی این طور آزادند.

**کتاب خواندن، ارزشی غیر قابل جایگزین

کتاب همیشه ارزش و اهمیت خود را در میان قشرهای مختلف جامعه دارد و با تمام پیشرفت های حاصله در زمینه های تکنولوژی روز دنیا، اما همچنان اهمیتی که کتاب در پرورش روح و روان انسان دارد و اعتباری که خواندن برگ های زرین کتاب به انسان می دهد با هیچ چیز دیگری قابل قیاس نیست.

در پاســـخ به این پرســـش که شـــرایط نشـــر امروز راچگونه ارزیابی میکنم معتقدم که باید از ناشـــرهای مختلف نظرســـنجی کرد چون ممکن است شرایط برای یکی بهتر شده باشد و برای دیگری بدتر. بستگی دارد به اینکه با کدام ناشر قرارداد داشته باشی و کتاب به دست کدام بررس بیفتد. برخی ناشـــران در ارشاد مسأله دارند و برخی نه، برخی اهل لابی هستند و برخی نیســـتند؛ البته لابی کردن به دموکراســـی کمک نمی کند بلکه باید ایستاد، بحـــث کرد و چانه زنی کرد تا فضا باز شـــود. اگر چه به نظر می رســـد دولت روحانی دلش میخواهد فضا را بازتر کند اما در مقابل مشکلات اقتصادی، بیکاری و درگیری های سیاســـی، مســـائل فرهنگی خود به خود در اولویت چندم قـــرار می گیرند.

متأســـفانه فرهنگ در همه جای جهان نخســـتین قربانی کســـر بودجه دولت هاست. موضوع ممیزی در دولت های مختلف نوســـان دارد. افزایش تولید آثار فرهنگی و رشد فناوری ارتباطی در نهایت سانسور را بلاوجه خواهد کرد. وقتی در فرودگاه «هیترو» لندن سالانه بیش از 50 میلیون مسافر وارد و خارج می شوند دیگر نمی توان چمدان ها را یکی یکی گشت! در ارتباط با کتاب هم همین طور است، وقتی تولید از حد و مرز خاصی عبور کند دیگر غیر قابل سانســـور می شود. گسترش وسایل ارتباط جمعی سانسور را بی معنا کرده و خواهد کرد، منتهی به قول «رومن گاری»: «در آن سالهای سگی ما دیگر مرده ایم.» واقعیت این است که گورستان ها پر اســـت از آرزوهای بر باد رفته آدم هایی که فکر می کردند در طول زندگی خودشان برخی مسائل حل می شود.

از زمان تشکیل هیات علمی در بنیاد دعبل که حدود هشت سال است، تاکنون ما به دنبال راه هایی برای ترغیب اهالی قلم برای پرداخت ژرف به موضوع عاشورا بوده ایم و بر همین مبنا به این نتیجه رسیدیم جایزه کتاب سال عاشورا را به صورت مستقل از دیگر جوایز ادبی برگزار کنیم که در نخستین دوره آن در سال 94، کتاب های پنج سال پیش از آن گردآوری و داوری شد. به باور ما عاشورا فرهنگی زاینده و پویاست، پدیده ای است کاملا امروزی و حتی نه برای امروز که برای فردای ماست و برای ما نه فقط پیام سیاسی و انقلابی که پیام های انقلابی و اخلاقی دارد. عاشورا آبروی ما و تشیع است و به آن هویت داده است. به باور من این جایزه می تواند عامل مهمی در پالایش همه آن چیزی باشد که این حرکت عمیق در خود داراست.

به دست آوردن تصویر واقعی از تولیدات مکتوب با موضوع عاشورا، شناخت نویسندگان و هنرمندان برتر در این حوزه، قدردانی از نویسندگان برتر، کشف حوزه های کمتر دیده شده و نقد آثار و معرفی آنها، مهم ترین دلایلی است که ما را به سمت ایجاد این جایزه حرکت داده است. سنگری افزود: در این دوره ما موفق به گردآوری 340 اثر منتشر شده در دو سال 94 و 95 شدیم که در 19 رشته با عناوین فرهنگ و تاریخ، شعر، نوحه، پژوهش ادبی، ادبیات نمایشی، ادبیات داستانی، هنر خوشنویسی، تصویر و عکس، هنرهای تجسمی، پژوهش هنری، شعر کودک و داستان کودک و نیز تصویرگری و ترجمه داوری شده است و حاصل آن هفت برگزیده و 11 شایسته تقدیر است. سنگری از برپایی مراسم تجلیل و تکریم از مرحوم علامه میرزا ابوالحسن شعرانی در مراسم پایانی این جایزه خبر داد که 14 شهریور سال جاری برگزار می شود.

کتاب های درسی یکی از مهم ترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در نظام های آموزشی محسوب می شود و در توسعه و اثربخشی نظام آموزشی کشور ما نیز نقش مهمی دارد. دهقان فداکار، روباه و زاغ و ژاله و گل از جمله عناوینی است که هر کدام برای برخی از ما، یادآور خاطره های تلخ و شیرین کودکی است؛ درس هایی که با آن ها نه فقط سواد خواندن و نوشتن، بلکه درس از خودگذشتگی، مهربانی و دوستی را می آموختیم. به راستی بیش ترین رهیافتی که از کتاب های درسی یاد می گرفتیم چه بود و چه میزان این آموزش در زندگی فردی و اجتماعی هر کدام از ما تأثیر داشت؟ تغییراتی که در کتاب های درسی شاهد آن بوده ایم، تا چه اندازه توانسته است روحیه اجتماعی، ایثار و از خودگذشتگی را در کودکانمان تقویت کند و تا چه میزان نقص ها و کاستی هایی را که در کتاب های ویرایش قدیم وجود داشت، برطرف سازد؟

طی چند سال گذشته در سیستم آموزش و پرورش تغییراتی ایجاد و دبستان از 5 کلاس به 6 کلاس تبدیل شد. به دنبال این دگرگونی، روند تغییرات کتاب ها را هر ساله شاهد بوده ایم که این موضوع به دلیل اصلاح کتاب ها نبود، بلکه به دلیل همگام شدن با متد جدید آموزش و پرورش و 6 ساله شدن مقطع ابتدایی بود. ذهن یک کودک همیشه کنجکاو است و به دنبال کشف مسائل جدید و یافتن پاسخ برای سوالات بی پایانش، که این موضوع ریشه در ذات انسان دارد. چیزی که در دانش آموزان مقطع ابتدایی زیاد دیده می شود؛ اما هنگامی که همان کودک بزرگ می شود و به دبیرستان راه پیدا می کند، تمامی ذهن و دنیای پیرامون او را امتحان و کنکور احاطه می کند و دیگر جایی برای بروز خلاقیت هایش باقی نمی ماند. با وجود این نگرش ها، آموزش و پرورش با ایجاد تغییرات در کتاب های درسی، به دنبال ایجاد انگیزه در دانش آموزان برای تحصیل و بالا بردن سطح کیفیت آموزش نه فقط در کلان شهرهای با امکانات مثل تهران، بلکه در تمامی شهرها و نقاط ایران بوده است.

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : اجتماع, نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 181 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1396 ساعت: 2:27

خبرنامه