گونه شناسیِ کاربران فیس بوک

ساخت وبلاگ
گونه شناسیِ کاربران فیس بوک

رفتار کسانی که در اینستاگرام, توییتر, یا فیس بوک دنبالشان می کنیم, خیلی با هم متفاوت است برخی هر روز ده تا مطلب به اشتراک می گذارند, برخی سالی یک بار گروهی دائم در کنج رستوران های مشهور در حال غذاخوردن از خودشان سلفی می گیرند, جماعتی اوضاع و احوال جامعه را رصد می کنند, عده ای هم پست های اخلاقی یا غیراخلاقی می گذارند پژوهشگران دانشگاه بریگم یانگ کوشیده اند تا این افراد را دسته بندی کنند و چارچوب های شخصیتی شان را برایمان توضیح دهند شاید این دسته بندی کمک کند تا وقتی وارد این شبکه ها می شویم, سرگیجه نگیریم در ادامه بیشتر بخوانید

فقط چهار نوع کاربر در فیس بوک وجود دارد. پژوهشگران دریافتند که می توان کاربران فیس بوک را به سادگی در چهار دستۀ کلی جای داد: رابطه سازها، گذری ها، جارچی ها و سلفی ها.

چهار نوع کاربر

هر کسی که از فیس بوک استفاده می کند می تواند قریب به یقین حدس بزند که همۀ ما به دیدِ شرکت فیس بوک فقط یک چیز هستیم: بسته های اطلاعاتِ فروشی. ولی این شبکۀ مجازی عظیم برای همۀ کاربرانش یک چیز نیست. برخی از ما از آن برای پیگیری احوالات دوستانی که از ما دورند استفاده می کنیم و برخی دیگر برای معرفی محصولات هنری خود یا، اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، طراحیِ لاک ناخن پا. با این حال دیگرانی نیز هستند که فیس بوک را رسانه ای منفعل می دانند، مانند شبکه ای تلویزیونی با برنامه هایی که ستارگانش آشنایان فرد و چندین فرد غریبۀ دیگر هستند.

پژوهشی جدید در مجلۀ بین المللی جوامع مجازی و شبکه های اجتماعی (International Journal of Virtual Communities and Social Networking) منتشر شده است که تأیید می کند فیس بوک اثری همچون «خاصیت راشومونی» دارد، اصطلاحی برگرفته از فیلم «راشومون»، محصول سال ۱۹۵۰ژاپن با کارگردانی آکیرا کوروساوا. در این فیلم قتلی رخ می دهد و چهار نفری که شاهد آن قتل بودند، هریک قتل را به گونه ای متفاوت توصیف می کنند. بر این اساس، تفسیر گروه های مختلف کاربران از فیس بوک بسیار متفاوت است.

جالب اینجاست که پژوهشگران دریافتند می توان کاربران را به سادگی در چهار دستۀ کلی جای داد: «رابطه سازها»، «گذری ها»، «جارچی ها» و «سلفی ها».

نویسندگان این تحقیق، که از دانشکدۀ ارتباطات دانشگاه بریگم یانگ در امریکا هستند، می گویند این چهار دسته بندیْ برآمده است از پاسخ های افراد حاضر در نظرسنجی دربارۀ ۴۸گزاره که شامل چنین عباراتی می شد: «فیس بوک استرس زاست و مرا افسرده می کند» و «فیس بوک راهی سریع است برای درخواست کمک از سایرین یا رفع نیازمندی هایم». شرکت کنندگان نظرشان دربارۀ این گزاره ها را با طیفی از جملات بیان می کردند که از پاسخ «کم ترین شباهت را با نظر من دارد» گرفته تا پاسخ «بیشترین شباهت را با نظر من دارد» ادامه داشت و سپس پژوهشگران با این افراد مصاحبه می کردند و یافته هایی بیشتر و داده هایی کیفی جمع آوری می کردند.

باید یادآوری کرد که فقط ۴۷نفر در این تحقیق شرکت داشتند، ولی این محققان چنین استدلال می کنند که چون از روش تحقیق کیو استفاده کرده اند، پس تعداد اندک نمونه ها برای آشکارسازی الگوهای مستحکم کافی است. روش تحقیق کیو رویکردی است برای بررسی دیدگاه های واگرا در موضوعات ذهنی و شخصی با استفاده از دسته بندی، آمار، و تحلیل های عاملی.

با خواندن پروفایل این چهار دسته بندی اصلی که در ادامه می آید خودتان هم خواهید دید که شاید در بیش از یکی از این گروه ها جای بگیرید. نویسندگان این تحقیق نیز اذعان می کنندکه نمی توان ما انسان ها را به راحتی دسته بندی کرد، ولی احتمالاً خودمان را به یکی از این گروه ها شبیه تر خواهیم یافت. البته این موضوع فقط برای امریکایی های بزرگسال جوان می تواند صادق باشد، زیرا در این تحقیق فقط امریکایی های ۱۸تا ۳۲ساله شرکت داشتند. پس داخل کردن نمونه هایی از جمعیت جهان و افراد مسن تر ممکن است دسته بندی های دیگری را مطرح سازد. علاوه بر این، ممکن است نوع نگرش شما به فیس بوک و رفتار آنلاینتان، در طول زمان، تغییر کند .

رابطه سازها

این گروه فیس بوک را تقریباً به همان شکلی به کار می گیرد که بشر زمانی پُست و تلفن ثابت را به کار می گرفت: تقویت روابط موجود با خانواده و دوستان. تام رابینسن، که نایب رئیس دانشکدۀ ارتباطات دانشگاه بریگم یانگ و استاد تبلیغات است، می گوید فیس بوک برای اینها امتداد زندگی آفلاینشان است. گزارۀ نمونه ای که رابطه سازها با آن هم ذات پنداری کردند، این بود: «من و خانواده ام به کمک فیس بوک می توانیم محبتمان را به هم ابراز کنیم».نویسندگان این تحقیق توضیح می دهند این جماعتْ فیس بوک را یک «جامعۀ مجازی باز نمی بینند، بلکه آن را همچون مرکز کوچکی می دانند برای روایت داستان های شخصی، جایی که اطلاعات میان خانواده و دوستان آزادانه جریان می یابد». یکی از شرکت کنندگانی که در این دسته جای می گیرد، در مرحلۀ مصاحبه گفت که با خانواده تماس تلفنی ندارد و درنتیجه فیس بوک برایش «راهی آسان برای احوال پرسی و مهرورزی است».

همچنین رابطه سازها معمولاً جزو کسانی اند که بسیار عکس و فیلم آپلود می کنند، عکس و فیلم دیگران را مشاهده می کنند، و برای نوشته ها و عکس های سایرین کامنت می نویسند و وارد گفت وگو می شوند.

گذری ها

این دسته، برای حضور در فیس بوک، تحت تأثیر نوعی «وظیفۀ اجتماعی» هستند و فیس بوک را بخشی گریزناپذیر از زندگی مدرن می دانند، ولی بسیار به ندرت پیش می آید که اطلاعات شخصی خود را فاش سازند، عکسی به اشتراک بگذارند، یا چیزی بنویسند. این افراد در زمینۀ لایک کردن و کامنت گذاشتن هم فعال نیستند.

کلارک کَلاهان -که یکی از نویسندگان این تحقیق، متخصص روش تحقیق و رئیس دورۀ کارشناسی دانشکدۀ ارتباطات دانشگاه بریگم یانگ نیز است

می گوید گذری های فیس بوک «معادل افرادی در زندگی واقعی هستند که در مکان های عمومی می نشینند و مردم را تماشا می کنند». مردان و زنانی که در این دسته بندی اند، بیشتر با این گزاره ها همذات پنداری می کنند: «خیلی راحت می توانم به پروفایل فردی که پنهانی عاشقش هستم سر بزنم و از علایق و وضعیت روابط عاطفی او باخبر شوم» یا «مجبورم در فیس بوک باشم تا ارتباطم با مردم قطع نشود».

جارچی ها

این ها روزنامه نگاران، کنشگران، و سازمان دهندگان حرفه ای (یا، به گمان خودشان، حرفه ایِ) رویدادهای اجتماعی اند که فیس بوک را در وهلۀ نخست یک تریبون می دانند. برخلاف رابطه سازها، زندگی مجازی افراد این دسته شبیه زندگی واقعی شان نیست. این افراد به انتشار اطلاعاتی دست می زنند که فکر می کنند موظف اند آنها را با طیف وسیعی از افراد دور و نزدیک به اشتراک بگذارند، ولی خودشان هم به دنبال پیگیری آن موضوع نیستند، حداقل به صورت آنلاین پیگیرش نیستند.

کریس بویل، که استاد روزنامه نگاری در دانشگاه بریگم یانگ و از نویسندگان این تحقیق است، می گوید: «این افراد گاهی چیزهایی در فیس بوک می گذارند که حتی برایشان مهم نیست کسی آن را لایک کند یا نه».

اعضای این دسته اغلب دربارۀ موضوعات مهم هشدار می دهند، جدیدترین یاده ( Meme) های اینترنتی را به اشتراک می گذارند و فیس بوک را آسان ترین راه برای انجام این کار می بینند. یاده، یک واحد بنیادی از نظرات، نمادها، یا کنش های فرهنگی است که از طریق بیان، رفتار، رسوم و سایر پدیده های تقلیدپذیر می تواند از ذهنی به ذهن دیگری منتقل شود.

طی سالی پرتلاطم در سیاست امریکا یا هرجای دیگر، افراد این دسته مدام مقالات روزنامه ها را به صورت آنلاین در فیس بوک به اشتراک می گذارند و فیس بوک نیز، به عنوان توزیع کننده ای قدرتمند، سهم بزرگی از درآمد تبلیغاتی مربوطه را به جیب می زند. پس این افراد با این کار بیشتر به این غول عرصۀ فناوری یاری می رسانند و صنعت روزنامه نگاری را بیشتر تضعیف می کنند. ولی اگر روزنامه ها نیز، چنان که امیدوارند، در جدالی حقوقی با این غول های اینترنتی موفق شوند، این جارچی ها نخستین کسانی اند که خبرش را به شما خواهند داد، البته باز هم از طریق فیس بوک!

فقط از آنها نخواهید که اطلاعات شخصی خود را به اشتراک بگذارند. اگرچه مشتاقانه بر مطرح کردن هشدارها (واقعی یا جعلی) و دعوت افراد به رویدادهای اجتماعی (از اعتراضات خیابانی گرفته تا صرف نیم چاشت در کلیسا) تمرکز کرده اند، ولی این جارچی ها در فعالیت های فیس بوکی خود معمولاً اطلاعاتِ «شخصیِ» اندکی را فاش می کنند.فقدان تعامل و به اشتراک گذاریْ نشانگر فقدان علاقه به آشنایان نیست. یکی از این جارچی ها به نویسندگان این تحقیق گفت «من در فیس بوک با خانواده ام صحبت نمی کنم. خانواده مهم تر از این حرف هاست».اکثر جارچی ها برای یک مکالمۀ واقعی ترجیح می دهند از تلفن، پیامک، یا پیام شخصی استفاده کنند.

سِلفی ها

آخرین دسته، یعنی سلفی ها، جماعتی اند که همگی ما با آنها آشناییم و آنها نیز همین را دوست دارند. همین موضوع موجب نگارش هزاران مقاله دربارۀ مسئلۀ شبکه های اجتماعی شده و به افسانۀ نسلی خودشیفته دامن زده است.

سلفی ها نیز از همان امکاناتی در فیس بوک استفاده می کنند که رابطه سازها به کار می گیرند، یعنی گذاشتن عکس و ویدئو و نوشته، ولی پژوهشگرانی که این تحقیق را انجام داده اند می گویند سلفی ها این کار را در وهلۀ نخست برای جلب توجه انجام می دهند. سلفی ها از لایک ها و کامنت ها نیرو و اعتبار می گیرند و با گزاره هایی این چنینی موافق اند: «هرچه بیشتر لایک می خورم، بیشتر احساس می کنم که هم سن وسال هایم تأییدم می کنند».یکی از این افرادِ دستۀ سلفی ها در مصاحبه های این تحقیق توضیح داد که «اینکه عکسی بگیرم و بگذارم در گوشی بماند یعنی که آن عکس هیچ است و فایده ای ندارد، ولی وقتی چیزی در فیس بوک می گذارم یعنی یک کاری کرده ام».

به گفتۀ بویل، اگرچه سلفی ها گروهی هستند که از بابت میزان دقت چیزی که از خود به صورت آنلاین نشان می دهند کمترین نگرانی را دارند، ولی این گرایش را در سایر دسته ها نیز می توان دید.

بویل می گوید «حتی در مورد رابطه سازها نیز ممکن است در فیس بوک چنین به نظر برسد که رابطه ای پُرمهر با شخصی دارند، ولی وقتی این دو نفر کنار هم هستند، اوضاع اصلاً هم چنین نیست». در بین جارچی ها نیز، رایانه مانعی حفاظتی است برای آنهایی که شاید در زندگی واقعی در بیان آرا و نظراتشان راحت نیستند.

بویل به این نکته اشاره می کند که در حالت کلی یکی از ویژگی های اغواگر تعاملات آنلاین این است که افراد می توانند نسخه ای بهتر یا متفاوت از خودشان را ارائه دهند.

ولی باز ترجیح می دهیم تاریک ترین لایه های شخصیتمان را در موتورجست وجوی گوگل لو بدهیم .

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : شناسیِ,کاربران, نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 163 تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 ساعت: 16:01

خبرنامه