مفاهیم نظریه اتو رانک

ساخت وبلاگ

اتو رانک(Otto Rank) به عنوان تنها عضو غیر پزشک در محفل یاران فروید، یک دید جهانی را به نهضت آنالیز روانی جلب کرد. روانشناسی و روش درمانی او پیشبرد نیروی سوم یا روانشناسی انسان گراست. رانک نظریه ای پیشنهاد کرد که بر اساس آن آسیب تولد در مرکز تجارب فرد قرار دارد. به عقیده رانک فرایند تولد، به سبب تولید احساس بی پناهی، موجب اضطراب نخستین است. 

جدایی از مادر اساسی ترین ضربه و یک تغییر ناگهانی و خشن از محیط ایمن داخل رحمی به دنیای بی ثبات خارج است. بنابراین هرگونه جدایی بعدی از هر نوع که باشد نیز تولید آسیب روانی می کند. وی عقیده دارد که هر لذت، جست و جویی به دنبال بدست آوردن مجدد لذت نخستین زندگی درون رحمی است.

رانک هیچگاه مانند فروید و یونگ مکتب روانشناسی پایه گذاری نکرد، ولی تاثیر معناداری بر روی کارل راجرز و اگزیستانسیالیست هایی چون رولو می، داشت.

تعارض درونی فرد در نظریه اتو رانک

مورد جالبی که رانک در مورد آن سخن می گوید، جدال میان مرگ و زندگی است. او بر این باور بود که ما غریزه زندگی داریم که ما را به سمت فردیت، استقلال و شایستگی هل می دهد؛ غریزه زندگی ما را به سمت خانواده و اجتماع و انسان بودن هل می دهد. ما احساسی مبنی بر ترس از این دو داریم. ترس از زندگی که ترس از جدایی، تنهایی و بیگانگی می باشد؛ ترس از مرگ که ترس از گمگشتگی، رکود و هیچ کسی، می باشد.

به عقیده رانک، تمام عملکردهای افراد، در جهت  ابراز تمایل دوگانه‌شان برای به حداقل رساندن ترس از زندگی و ترس از مرگ است. بر اساس این نظریه، زندگی برابر با فرایندهای جدایی(separation) و فردیت(individualization) است. دو احساس متفاوت ترس از زندگی و ترس از مرگ به عنوان حالت‌های تنش‌زای ناراحت‌کننده تجربه می‌شوند و شبیه مفهوم اضطراب در دیگر نظریه‌های شخصیت هستند. اما رانک، واژه مشخص‌تر ترس(fear) را به جای واژه‌ اضطراب(anxiety) به کار برد.

رانک می‌گوید اگرچه افراد، غرایزی را به صورت زیستی و سرشتی دارا هستند؛ اما جنبه مهم‌تر تعارض، گرایش به زندگی کردن برای رسیدن به فردیت و جدایی است.

دستیابی به استقلال

دستیابی به استقلال، به نحو بارزی در کسب شغل و اختیار کردن همسر، نمود می یابد. کسب شغل و همسر گزینی، هم متضمن جدایی از والدین و هم مستلزم کنترل غرایز شخصی است. استقلال از پدر و مادر به معنای حذف آنها نیست، بلکه رسیدن به خودکفایی است. به همین نسبت، عدم وابستگی غرایز به معنای نفی غرایز نیست، بلکه کنترل و مدیریت آنهاست.

فروید توانایی کارکردن و دوست داشتن را شرط خوشبختی می داند. از دیدگاه وی، هم وابستگی طولانی مدت به والدین و هم وابستگی به غرایز موجب بروز مشکلات می شوند. اگر فردی در ارضای غرایزش بخواهد به والدین خود وابسته باشد و یا اینکه از راه های غیر اجتماعی غرایزش را ارضا کند، در سطحی کودکانه از تحول روان شناختی گرفتار می آید و در همین سطح تثبیت می شود.

از دید رانک ما باید با ترس هایمان روبرو شویم و در تلاش برای رشد کامل باشیم؛ هم مرگ و هم زندگی را در آغوش بگیریم، فردیت مان را حفظ کنیم و روابطمان با دیگران را تقویت کنیم.

ضربه تولد

زندگی ما پر از تنهایی است، که با تولد آغاز می شود. در واقع اولین کار رانک معطوف به ضربه تولد(birth trauma) بود، با این فرض که اضطراب تجربه شده در طول تولد، مدلی است برای اضطراب های تجربه شده در زمان های بعدی. پس از تولد از شیر گرفته می شویم، سپس نظم و مقررات و مدرسه و کار و ضربه عشقی در پیش داریم. البته اجتناب از این جدایی، اجتناب از زندگی و انتخاب مرگ است، یعنی هیچ وقت متوجه نخواهید شد که چه استعدادی دارید، هیچ وقت خانواده و شهر کوچکتان را ترک نمی کنید، و هیچ وقت رحم تان را ترک نخواهید کرد.

اتو رانک، ضربه تولد را این‌گونه مطرح می‌کند که متولد شدن، یک تجربه آسیب‌زای شدید است. به دلیل اینکه نوزاد تازه متولد شده، مجبور است که محیط گرم و نسبتا ثابت رحم را که در آن، همه‌ی نیازهایش به صورت اتوماتیک، رفع می‌شود را رها کند. اتو رنک در ابتدا اهمیت ضربه تولد را به حدی می‌دانست که آن را مهم‌ترین رویداد زندگی فرد تلقی می‌کرد.

طبق نظریه اتو رانک، شوک ناشی از تولد، مخزنی(reservior) از اضطراب تولید می‌کند که عامل تمام اختلالات روانی نوروتیک(neuroses)، است. اما وی بعدها در طی کارش، ضربه تولد را فقط اولین تجربه از مجموعه تجارب طولانی مدت جدایی در طول زندگی دانست که این تجارب، ناشی از عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی هستند که از زندگی، قابل تفکیک نیستند.

مفهوم واژن دندان‌دار

 یکی از مواردی که در نظریه اتو رانک به عنوان یک عامل اضطراب‌زا به آن اشاره شده، مفهوم واژن دندان‌دار(vagina dentata) است. اصطلاح واژن دندان‌دار توسط یک روان‌تحلیل‌گر مجارستانی به نام ساندور فرنزی نیز، توصیف شده است. این اصطلاح به یک نوع خیال‌پردازی در مردان با مشکلات جنسی اشاره دارد که واژن زن را یک عامل خطرناک مربوط به آمیزش جنسی می‌دانند و همین موجب ایجاد اضطراب جنسی در این مردان می‌شود.

مفهوم اراده در نظریه اتو رانک

مفهوم مهم دیگری که در نظریه اتو رنک به آن اشاره شده است، به کار بردن واژه اراده(will) است. این واژه، مشابه مفهوم ایگو(ego) در نظریه فروید و مفهوم خویشتن(self) در نظریه سالیوان است. مفهوم اراده در نظریه اتو رانک، اشاره به حسی دارد که فرد به صورت سازمان‌یافته و هشیارانه از هویت و عملکردهای خود دارد. اتو رانک، این‌گونه بیان می‌کند که بالاترین حد زندگی یک فرد، شامل ابراز بالغانه و پخته‌ی حس اراده است. این حس بالغانه می‌تواند به فرد کمک کند تا تمایلش برای به حداقل رساندن ترس از زندگی و مرگ را به گونه‌ای موفقیت‌آمیز ابراز نماید.

رانک معتقد بود در سیر تکاملی فرد، اراده همراه با تکانه های غریزی پدیدار می شود. وقتی کودک به دلیل عشق به والدین تکانه های تهاجمی اش را مهار می کند، بنیاد اراده شکل می گیرد. رانک رابطه والد-کودک و در واقع تمامی فرایند همگون سازی و همینطور رابطه درمانی را ستیز میان اراده ها می دید و اصرار داشت، والدین حساسیت ظریفی نسبت به این موضوع داشته باشند. می گفت اراده منفی را نباید سرکوب کرد بلکه باید آن را به گونه ای پذیرفت که به اراده مثبت و یا آفریننده تبدیل شود.

رانک سه مرحله تکاملی برای اراده قائل است :

  • ۱-اراده متضاد (منفی) : مقابله با اراده دیگران
  • ۲-اراده مثبت : اراده انچه باید اراده کند
  • ۳-اراده خلاق یا آفریننده : اراده آنچه می خواهد اراده کند

هدف از تربیت کودک تبدیل دو مرحله اول به اراده آفریننده است. به عقیده رانک خطای اصلی در تربیت کودک، سرکوب زندگی تکانه ای و اراده اولیه (یعنی همان اراده منفی یا متضاد) است. اگر والدین به کودکان بیاموزند بیان آزاد همه تکانه ها نامطلوب است و اراده متضاد از اساس بد هست، دو پیامد منفی خواهد داشت :

  • ۱-سرکوب تمامی زندگی عاطفی کودک
  • ۲- اراده رشد نایافته و خم شده زیر بار احساس گناه

در نتیجه کودک به بالغی تبدیل می شود که عواطفش را سرکوب می کند و هر کار ارادی را زننده و ممنوع به شمار می آورد. این دو پیامد بیشترین ارزش را برای درمانگرانی دارند که مدام در حال دیدن بیمارانی هستند که قادر نیستند احساس کنند یا به دلیل احساس گناه قادر نیستند اراده کنند.

درمان طبق نظریه اتو رانک

آنگاه که طفل به حقیقت تلخ وجود خود که جدایی از مادر است آگاهی می یابد، گرفتار تعارض می گردد و آرزو به جدایی، احساس گناه را در وجود او به وجود می آورد. به اعتقاد رانک فرد برای اظهار اراده خود مشکلاتی دارد. فرد در بزرگسالی دارای یک بخش پسندیده و مورد تائید والدین و جامعه، و یک بخش ناپسند که مورد تائید نیست می باشد. از نظر رانک کانون مرکزی درمان، تسکین احساس گناه فرد است.

وی معتقد بود که درمان، فرایندی است که از طریق یادگیری اتفاق می‌افتد. طبق نظریه اتو رانک، مراجعان می‌توانند رفتارهای ناسازگارانه‌شان را از طریق خلاقیت و راهنمایی، اصلاح کنند. او گفت که زندگی هیجانی هر فرد، تحت تأثیر فشار لحظه‌ حال است که اتو رانک، آن را با اصطلاح “اینجا و اکنون” مطرح نمود.

  • اتو رانک برخلاف فروید، از درمان کوتاه‌مدت و بر پایه برابری مراجع و درمانگر استفاده کرد.
  • از آموزش‌های روانکاوی برای درمان هم‌جنس‌گراها استفاده کرد.
  • بر تأثیر رابطه اولیه مادر-کودک در زندگی آینده فرد، تأکید می‌کرد و از اولین کسانی بود که به رابطه دلبستگی توجه کرد.
  • در نظریه اتو رانک به اسطوره‌ها توجه می شود؛ مثلا چگونه اسطوره قهرمان، بر ایجاد هنجارها و ارزش‌های اجتماعی تأثیر می‌گذارد.
  • اتو رانک بر این باور بود که هیجان، هم برای درمانگر و هم مراجع، عنصری کلیدی در درمان است. او معتقد بود که سرکوب هیجانات، خیلی مخرب‌تر از ابراز هیجانات است.

انواع تیپ شخصیت در نظریه اتو رانک

همه ما با اراده ای بدنیا می آییم تا از قدرت ها رها شویم و خودمان شویم. در کودکی ما اراده مان را برای فائق آمدن بر مشکلاتمان به دور از والدینمان بکار می بریم. بعدها ما با دیگر مراجع قدرت می جنگیم، مثل قدرت های درونی سائق های جنسی مان. چگونگی تلاش ما برای استقلال، تیپ شخصیتی ما را می سازد.

۱- تیپ سازشی (adaptive): این افراد می آموزند که ”اراده” چیزی است که آنها مجبورند به آن عمل کنند. دستورات را اجرا کنند و مسائل اخلاقی جامعه را رعایت کنند و در رابطه با تکانه های جنسی شان، فردی منفعل باشند، آنها مخلوقی محدود شده هستند. بنابراین آن‌ها پیروی کورکورانه از هنجارهای اجتماعی دارند و به عبارتی خود را اسیر و برده‌ این هنجارها می‌دانند. رانک بر این عقیده بود که این افراد، اشخاصی عادی هستند.

۲- تیپ عصبی (neurotic): طبق نظریه اتو رانک، این‌ها کسانی هستند که اراده ای قوی تر از گروه اول دارند، اما همواره به دنبال مقابله با تسلط افراد دیگر از جمله صاحبان قدرت بر خودشان هستند. این افراد درگیر مبارزه علیه قدرت های درونی و بیرونی اند؛ آنها حتی با اراده خوشان هم مبارزه می کنند. این گروه از افراد، احساس گناه نسبتا شدیدی را تجربه می‌کنند.

۳- تیپ خلاق (productive): افرادی هستند که اراده‌ای قوی دارند؛ بجای جنگیدن با خودشان، خودشان را می‌پذیرند و تصدیق می کنند. اکثر افراد از این نوع، تبدیل به هنرمندان خلاق می‌شوند. ایده آلی خلق می کنند تا اعمالشان بطور مثبت بر اراده متمرکز شوند.

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید.  جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در واتس آپ هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

تعداد بازدید : ۴۸

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 223 تاريخ : شنبه 21 تير 1399 ساعت: 19:06