نظریه روابط شی (بالبی و اینسورث)

ساخت وبلاگ

تعداد بازدید : ۸۴

نظریه دلبستگی جان بالبی

جان بالبی با توجه به آگاهی خود در زمینه کردارشناسی و نظریه تکامل، دریافت که نظریه روابط شی را می توان با دیدگاه تکاملی ادغام کرد. بالبی قاطعانه معتقد بود دلبستگی هایی که در کودکی شکل می گیرند؛ تاثیر مهمی بر بزرگسالی دارند.

جان بالبی

نظریه دلبستگی از مشاهدات بالبی در این باره سرچشمه گرفت که بچه ها وقتی از مراقبت کننده اصلی خود جدا می شوند، یک رشته واکنش های واضح نشان می دهند. بالبی سه مرحله از این اضطراب جدایی را مورد مشاهده قرار داد. کودکان ابتدا که مراقبت کننده آنها دور از دید قرار دارد، گریه می کنند، در برابر آرام شدن توسط دیگران مقاومت به خرج می دهند و مراقبت کننده خود را جستجو می کنند. این مرحله اعتراض است.

وقتی جدایی ادامه می یابد، کودکان ساکت، غمگین، نافعال، بی قرار و بی تفاوت می شوند. این مرحله ناامیدی نامیده می شود. آخرین مرحله (تنها مرحله ای که منحصر به انسان است) جداسازی یا گسلش نام دارد. کودکان در این مرحله، از لحاظ عاطفی از دیگران از جمله مراقبت کننده خود، جدا می شوند. اگر مراقبت کننده آنها برگردد، به او توجه نمی کنند و از او اجتناب می ورزند. کودکانی که جدا شده می شوند؛ با دیگران با هیجان کم تعامل می کنند، اما معاشرتی به نظر می رسند. با این حال روابط میان فردی آنها سطحی و فاقد صمیمیت است.

نظریه بالبی بر دو فرض اساسی استوار است:

  1. اول اینکه مراقبت کننده پذیرا و قابل دسترس (معمولا مادر) باید پایگاه امنی برای کودک باشد.
  2. دوم این است که رابطه پیوند دهنده (یا فقدان آن) درونی می شود و به عنوان یک مدل روانی عمل می کند که روابط دوستی و روابط عاشقانه بر آن بنا می شوند.

سبک دلبستگی، رابطه بین دو نفر است نه صفتی که مادر به کودک اعطا کرده باشد. کودک و مراقبت کننده باید پذیرای یکدیگر باشند و هر یک باید بر رفتار دیگری تاثیر بگذارد.

ماری اینسورث و موقعیت ناآشنا

اینسورث تحت تاثیر نظریه بالبی و همکارانش، برای ارزیابی نوعی از سبک دلبستگی که بین مراقبت کننده و کودک وجود دارد و به موقعیت ناآشنا معروف است، روشی را ابداع کرد.

ماری اینزورث

مادر و کودک ابتدا در یک اتاق بازی تنها هستند. بعدا غریبه ای وارد این اتاق می شود و پس از چند دقیقه، تعامل کوتاهی را با کودک آغاز می کند. سپس مادر، دوبار و هر بار به مدت ۲ دقیقه از اتاق بیرون می رود. در دوره اول، کودک با فرد غریبه تنها می ماند و در دوره دوم، کودک کاملا تنها گذاشته می شود. رفتار مهم این است که وقتی مادر بر می گردد، کودک چگونه واکنش نشان می دهد، این رفتار مبنای ارزیابی سبک دلبستگی است.

در حالت دلبستگی ایمن (Secure attachment) ، وقتی مادر برمی گردد؛ کودکان خوشحال هستند و ارتباط برقرار می کنند.

در حالت سبک دلبستگی مضطرب-مقاوم کودکان مردد هستند. وقتی مادر اتاق را ترک می کند، بسیار ناراحت می شوند و هنگامی که مادر برمی گردد باز هم ناراحت و یا عصبانی می شوند. آنها به دنبال ارتباط با مادر هستند، ولی تلاش هایی را که برای آرام کردن آنها صورت می گیرند، رد می کنند و پیام های متضادی می دهند.

سومین نوع دلبستگی، مضطرب-دوری جو است. کودکان دارای این سبک، وقتی مادرشان آنها را ترک می کند، آرام می مانند، آنها فرد غریبه را می پذیرند و زمانی که مادرشان برمی گردد، توجهی به او نمی کنند و از او دوری می جویند.

در هر دو نوع دلبستگی ناایمن، کودکان از توانایی بازی و کاوش کردن بی بهره اند.

روان درمانی

آنا فروید با عقیده روان کاوی کودک مخالف بود و باور داشت کودکانی که هنوز به والدین خود وابسته هستند، نمی توانند با درمانگر رابطه انتقالی برقرار کنند، زیرا آنها خیال ها یا تصورات ناهشیار ندارند. در مقابل، کلاین باور داشت که کودکان آشفته به منظور درمان و پیشگری باید روان کاوی شوند.

کلاین همچنین اصرار داشت که انتقال منفی گام مهمی در درمان موفقیت آمیز است، نظری که آنا فروید و چند تن از روان کاوان دیگر با آن موافق نبودند. کلاین برای پرورش انتقال منفی و خیال های پرخاشگرانه، بازی درمانی را جایگزین تحلیل رویا و تداعی آزاد فروید کرد و باور داشت که کودکان امیال هشیار و ناهشیار خود را از طریق بازی ابراز می کنند.

بیماران خردسال کلاین علاوه بر نشان دادن احساس های انتقال منفی از طریق بازی، اغلب به صورت کلامی به او حمله می کردند که به او امکان می داد انگیزه های ناهشیار نهفته در این حملات را تعبیر کند.

هدف از درمان به شیوه کلاین، کاهش دادن اضطراب، افسردگی و ترس های آزاردهنده و کم کردن خشونت اشیای درونی شده است. کلین برای رسیدن به این هدف، بیماران را ترغیب می کرد هیجانات و خیال های قدیمی را از نو تجربه کنند. او همچنین به بیماران امکان می داد تا انتقال های مثبت و منفی خود را نشان دهند.

انتقاد از نظریه روابط شی

چون نظریه روابط شی پیامد نظریه روان کاوی سنتی است، از همان مشکل ابطال پذیری که نظریه فروید با آن روبروست، لطمه می بیند. شاید مفیدترین ویژگی نظریه روابط شی؛ توانایی آن در سازمان دادن اطلاعات در مورد رفتار نوباوگان باشد. با این حال، نظریه روابط شی غیر از سال های اولیه کودکی، سودمند نیست.

از نظر ملاک همسانی درونی، این نظریه بالا ارزیابی می شوند. علاوه بر این، ما از لحاظ ملاک ایجاز، نظریه روابط شی را پایین ارزیابی می کنیم. کلاین به ویژه از اصطلاحات و مفاهیمی برای توضیح دادن نظریه اش استفاده کرده است که بی جهت پیچیده هستند.

منابع :

۱- نظریه های شخصیت / جس فیست، گرگوری فیست / ترجمه : یحیی سیدمحمدی

۲- نظریه های شخصیت / حمزه گنجی، مهدی گنجی

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

  • متوسط ()

  • بی فایده ()

  • خوب ()

  • عالی ()

مطالب مرتبط :

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 173 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 18:45