روش های تخلیه اضطراب در بدن

ساخت وبلاگ

۱- بیماران دارای ظرفیت بالای تحمل اضطراب : عضلات مخطط

بیمار دارای ظرفیت بالای تحمل اضطراب مشکل فعلی اش را، به وضوح و با اضطرابی اندک، توصیف می کند. وقتی مشکلاتش را کنکاش می کنید، آه می کشد، انگشت هایش را تکان می دهد، سفت می شود یا در صندلی اش جابجا می شود، و یا لب هایش را می لیسد که نشانه خشکی دهان است(سیستم سمپاتیک).

او وقتی اضطرابش زیاد می شود عقلانی سازی می کند و فکرش باز است. باید کمکش کرد احساسش را کنکاش کند. مثلا با پرسیدن سوالی نظیر “میشه از این مشکلتون یک مثال خاص بزنید؟”

۲- بیمارانی که از آستانه تحمل اضطراب عبور می کنند : عضلات صاف 

این بیمار مشکلاتش را به وضوح اما با اضطراب زیاد تعریف می کند. او ابتدا خشکی دهان، کمی تنش و افزایش سرعت ضربان قلب و تنفس را نشان می دهد. وقتی احساساتش تشدید می شود اضطرابش از عضلات مخطط به عضلات صاف نظیر نشانه هایی از قبیل تهوع یا حمله سردرد میگرنی تغییر جهت می دهد.
وقتی تنشش افت می کند و بی رمق می شود از آستانه تحمل اضطراب گذر کرده است، در این لحظه دفاع های عقلانی سازی و جدا سازی عاطفه به سمت دفاع های پس رفتی نظیر فرافکنی و برونی سازی تغییر جهت می دهد.

در اینجا بجای کنکاش باید اضطراب بیمار را تنظیم کرد یعنی توجهش را به نشانه های بدنی اش جلب کنید و و مثلث تعارض یعنی احساس، اضطراب و دفاع را برایش چند بار توضیح دهید.

مثلا می گویید : خوب دیدیم وقتی از نامزدتان عصبانی بودید چطور افزایش اضطراب، باعث معده دردتان شد. وقتی اضطراب به عضلات مخطط برگشت دوباره احساس را کنکاش کنید.

۳- بیمارانی که قبل از ورود به جلسه از آستانهٔ تحمل اضطراب گذشته باشند : عضلات صاف و آشفتگی شناختی / ادراکی 

بیماری که قبل از ورود به جلسه از آستانه تحمل اضطرابش گذشته باشد، بدون تنش بدنی، روی صندلی می نشیند. آه نمی کشد و یا دست هایش را چنگ نمی کند. وی مشکلاتش را با حالتی آشفته تعریف می کند، لحن کلامش یکنواخت و صورتش بی روح است. وی دسترسی به تخلیه اضطراب در عضلات مخطط ندارد.

وقتی از او پرسیده می شود که آیا احساس اضطراب دارد، ممکن است بگوید “نه”. او علائم اضطراب را در خودش تشخیص نمی دهد.

فقدان تنش که باعث می شود در ظاهر آرام به نظر برسد، علامت اضطراب شدید تخلیه شده در عضلات صاف و آشفتگی شناختی/ ادراکی است. فورا اضطرابش را تنظیم کنید، در غیر این صورت، شروع به فرافکنی کرده و توان افتراق شما از فرافکنی اش را از دست خواهد داد.

آنها میلشان به فهم خودشان را به درمانگر فرافکنی می کنند (“می خوای چی بفهمی؟”). آنها میلشان به درمان را فرافکنی می کنند (“این درمان می خواد به کجا برسه؟”) یا اراده شان را فرافکنی می کنند (“می خوای چیکار کنم؟”).

اول، فرافکنی را غیرفعال کنید تا اتحاد درمانی ایجاد شود. وقتی فرافکنی افت کرد، اضطرابی را که توسط احساس زیرین برانگیخته شده است تنظیم کنید.

برخی بیماران به شدت مضطرب از فرق سر تا نوک پا سفت هستند. سفتی بدون آه کشیدن یا تکان دادن دست ها، واکنش خشک زدن است نه تخلیهٔ اضطراب در عضلات مخطط. این بیماران، به جای تنفسی شکمی، از تنفس سینه ای استفاده می کنند و دچار آشفتگی شناختی / ادراکی هستند

آنها انگارهٔ ترسناکی را فرافکنی می کنند و، بعد، از درمانگر می ترسند، خشک می زنند و سست می شوند، نگاه هراس آلود بیمار، تغییر جهت دادن نگاه یا نگاه خشمناک، علائم فرافکنی هستند.

بیمارانی که تجزیه می کنند، معمولاً واکنش خشک زدن را تجربه می کنند. آنها نشانه های چیرگی پاراسمپاتیک (افت فشارخون، سستی عضلات و بی حرکتی بدن) و، همچنین، فعال شدل سمپاتیک (تند شدن ضربان قلب) را دارند. سطوح بالای اندروفین ها باعث کرختی، تجزیه، فراموشی و نقص حافظه می شود. برای تنظیم اضطراب فرافکنی را غیر فعال و تحریف زمان و مکان را بازسازی کنید.

وقتی بیمار بتواند درمانگر را از فرافکنی اش تمایز دهد، واکنش خشک زدن برطرف می شود و آه کشیدن و چنگ شدن دست ها شروع خواهد شد. آنگاه می توانید احساسات را کنکاش کنید.

چرا اضطراب زیاد باعث آشفتگی شناختی ادراکی میشود؟ 

ما به بیماران کمک می کنیم تا زمانی که اضطراب در عضلات مخطط تخلیه می شود حداکثر احساس را تجربه کنند و وقتی اضطراب از عضلات مخطط به سمت عضلات صاف یا آشفتگی شناختی / ادراکی تغییر جهت داد، بیمار از آستانه تحمل اضطراب عبور کرده و نیازمند تنظیم اضطراب است.

تعداد بازدید : ۲۹۴

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 254 تاريخ : دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:18