روانکاوی کرونا ویروس

ساخت وبلاگ

بحران کرونا ویروس در قالب خطری تمام عیار تجربه می شود، نه تنها به این خاطر که تهدیدی مرگبار است، بلکه بیشتر به این دلیل که راه های هجوم این تهدید و شیوه های دفاع در مقابل آن نامشخص است. در حال حاضر این ویروس را می توان خطرناکترین تهدید برای نسل بشر به حساب آورد. 

در مواجه با این تهدید احتمالا دو نوع واکنش ایجاد می شود. در واکنش اول، فرد واقعیت را رد می کند(فرار از واقعیت) و در دومی، آن را می پذیرد. همه ما در طول زندگیمان میان این دو واکنش در نوسانیم. وضعیت اول را ملانی کلاین تحت عنوان موضع پارانوئید-اسکیزوئید می نامد. در این موضع، ذهن از یک سو با انکار و حس همه توانی و از سوی دیگر، با حملات پانیک با اغراق و درماندگی به وضعیت موجود واکنش نشان می دهد.

پاسخ همه توان به دنبال این است که با بیش قدرتمندسازی توانمندی هایمان، از درد و اضطراب اجتناب کند. این پاسخ اغلب با انزجار، نگرانی، غضب و کوچک شماری دستور العمل های مهم، انکار اهمیت مسئله و بی اعتنایی به توصیه ها همراه خواهد بود. اینها در افرادی دیده می شوند که خود را آرمانی کرده و منجی می دانند، و نیز تحت تأثیر مکانیزم دوپاره سازی افراطی هستند. 

نوع دیگری از پاسخ فرار از واقعیت، وحشت و ترس کودکانه و درماندگی را تحریک می کند. گویی افراد در این حالت، به مادر درونی خود چنین می گویند: نگاه کن چقدر شدید گریه می کنم! این نشان می دهد که همین الان تو باید مرا از این پریشانی نجات دهی.

دومین وضعیت که کلاین آن را موضع افسرده وار می نامد، همان پذیرش واقعیت است. فردی که در این وضعیت قرار دارد، خطرهای واقعی و آسیب پذیری خود در مقابل بحران را تشخیص می دهد، در عین حال، از سوی عاملیتی درونی که قادر به مقابله با این خطرهاست، پشتیبانی می کند. این وضعیت، نسبت به وضعیت قبلی رشدیافته تر است. از این منظر، جنبه های مختلف واقعیت با گشودگی، تواضع و مسئولیت پذیری مورد تأیید واقع می شوند.

این دیدگاه سنجیده و معقول نه تنها با اضطراب و درد توأم است، بلکه با این شناخت نیز همراه است که در حال حاضر در قلب یک طوفان قرار داریم و نباید کنترل و خونسردی خود را از دست بدهیم. در این وضعیت است که بدون هیچ نوع مقاومتی می پذیریم ما تنها می توانیم بهترین کاری را که از دستمان برمی آید، انجام دهیم.

بحران کرونا ویروس تجسم پدیده ایست که فروید آن را امر غریب (The Uncanny) می نامد. در این حالت افراد حس تسلط بر سرنوشت خودشان را از دست می دهند. فروید یک شبی را مطرح می کند که در قطار بوده است؛ هنگامی که می بیند یک مرد مسن غریبه به اشتباه وارد کوپه او می شود، ولی متوجه می شود که او در حال دیدن انعکاس خودش در آینه دستشویی کوچکی است که در اثر تکان های حرکت قطار دیده می شود. او بیگانگی چهره آن پیر در آیینه را یک امر غریب می داند، در واقع چین و چروک های آن پیرمرد، حاکی از مرگ غریب الوقوعی است، که پرده از توهم حس جاودانگی خود او بر می دارد.

بی تردید، کروناویروس یک تکان اساسی به واگن قطار زندگی ما وارد کرده است. امور آشنا و ایمن به امور ناآشنا و تهدید آمیز تبدیل شده اند. درباره ثبات فیزیکی، شک و تردید بسیار زیادی وجود دارد. با هم بودن با نزدیکانمان خطر قلمداد می شود. زندگی، دیگر آن گونه که گمان می کردیم نسبت به آن شناخت داریم، نیست، بلکه روی دیگر خود را به ما نشان داده است. در عین حال، امر غریب می تواند یک فرصت باشد. عقاید تزلزل ناپذیر ما، دانش موهوم ما، توافق های پنهانی که با زندگی داشته ایم، همه ترک برداشته اند.

دونالد وینیکات خاطر نشان می سازد ترس از آینده همواره سایه هایی از گذشته را نشان می دهد. ما می ترسیم آنچه پیش از این رخ داده است، دوباره اتفاق بیفتد. این روزها، بیشتر ما میان احساسات امید و ناامیدی، اطمینان و ترس در نوسانیم. ما این نوسان های احساسی را تجربه می کنیم چرا که هر دو وجه آنها به یک اندازه هم منطقی و هم غیر منطقی اند، چون ما نمی دانیم فردا چه چیزی به همراه خواهد داشت.

نتیجه گیری 

به این دلیل تحمل وضعیت کنونی دشوار است که ما پیشامدهای موجود در آلبوم عکس درونیمان را ورق زده و تصاویر واضحی را از گذشته بر دیوار آینده ای که در هاله ای از ابهام پوشیده است، می چسبانیم. هر یک از ما در جستجوی برخی تخمین ها برای ارزیابی واقعیت فعلی، در حال یادآوری فاجعه های جهانی گذشته هستیم. این خاطرات آسیب زا دوباره زنده می شوند و ذهن در اضطراب شدیدی غرق می شود. در عین حال، سر و کله خاطرات مثبت نیز پیدا می شود و آنها خود را در اختیار ما قرار می دهند، اشخاصی که به ما تاب آوری را آموخته اند، دوره های دشواری که به سرآغازهایی جدید ختم شده اند. 

باید به یاد داشته باشیم که سرشت بشری همواره میان نیروهای تخریب(مرگ) و ساخت(زندگی) در نوسان است؛ ما همواره در مقابل تخریب احساس وحشت می کنیم. پیشتاز بودن در مواجه با واقعیت چیزی است که می تواند بسیار کمک کننده باشد؛ افرادی که در این دوران، نقشی برای خودشان می یابند و مسئولیتی را به عهده می گیرند یا افرادی که اندوه و اضطراب خود را به خلق چیزی جدید مبدل می سازند، تعادلی معنادار را تجربه می کنند.

نویسنده: دکتر مروا روث (Dr. Merav Roth)

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید.  جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در واتس آپ هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

تعداد بازدید : ۶۲

مقالات بروز کشوری...
ما را در سایت مقالات بروز کشوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان maghale بازدید : 229 تاريخ : شنبه 30 فروردين 1399 ساعت: 21:24